«برادرم وارد خانه شد و چند تا نان بربری خریده بود. کنار سفره نشست حالش دگرگون شد یک دفعه از سفره بلند شد چند نان را برداشت از خانه خارج شد. همه اعضای خانواده با تعجب به هم نگاه کردیم ...» ادامه این خاطره از خواهر شهید «مرتضی شاهمحمدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۱۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
جانباز بصیر «رحیمیشال» در گفتگو با نوید شاهد قزوین:
«در ۱۳ سالگی عضو بسیج شال شدم. طی یک سالی بود که در بسیج ثبتنام کرده بودم، ۳ بار اقدام کردم که به جبهه اعزام شوم، اما هر بار با مخالفتهای پدرم مواجه میشدم و پدرم میگفت صبر کن برادرت از جبهه بازگردد و بعد شما برو. اما من تحمل صبر کردن نداشتم و دوست داشتم در جهت انجام وظیفه به جبهه بروم. از طرف دیگر وقتی پیکر مطهر شهدا را به روستا میآوردند بیشتر دلم برای رفتن به جبهه پر میزد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی جانباز ۷۰ درصد بصیر «محمدعلی رحیمیشال» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۱۰۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی به مناسبت دهم آذر سالروز شهادت شهید والامقام «میرعلی سیدی اقدم»، زندگینامه این شهید بزرگوار را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۱۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
مادر شهید «محمدعلی مهدوی» نقل میکند: «محرم هر سال، تکیه را با پارچههای مشکی میپوشاندیم و امسال محمدعلی مانع شد. دلیلش را سؤال کردم. پدرش گفت: محمدعلی میگه: باید خون سرخ امام حسین(ع) رو به همه نشون بدیم.»
کد خبر: ۵۸۱۰۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
پسرعموی پدر شهید «ابوطالب منطقی» نقل میکند: «گفت: تو نمیخواد بیای جبهه. هم بچه معلول داری هم چند سر عائله! من میرم جای همهتون میجنگم! پسر بامحبتی بود. اگر جایی میرفتم، او هر روز به بچههای من سر میزد و اگر چیزی نیاز داشتند برایشان میگرفت.»
کد خبر: ۵۸۱۰۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
«دشمن به شدت میزد گفتم ببین چه خبره سر ستون. ایشان با چند نفر از بچهها به خط زدند و آن را شکستند. ما در اصل باید وسط خط حد خودمان وارد میشدیم هم سمت راست را پاکسازی میکردیم هم سمت چپ ...» ادامه این خاطره از جانباز «حمزهعلی قربانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۹۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۸
«شهید مرتضی شاهمحمدی در همه کارها به خانواده خود به ویژه مادرش کمک میکرد. درست یادم است زمانی که مادرم نان میپخت، برادر شهیدم در کنار تنور مینشست ...» ادامه این خاطره از خواهر شهید «مرتضی شاهمحمدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۷
«آذر ماه سال ۶۸ در اردوگاه تکریت پنج بودیم که مشرف شدیم زیارت کربلا و نجف. یک اتوبوس دیگر هم دیدیم که همراهمان میآید. در حرم آقا امام حسین (ع)، آنها را از ما جدا نگه داشتند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۶
برگی از خاطرات شهید «بهتویی»
«شهید بهتویی به طرز ماهرانهای نزدیک تانک شد و دوشکا و دوشکاچی دشمن را از کار انداخت و راه را برای ادامه پیشروی هموار ساخت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۶
«احترام زیادی به خانواده شهدا قائل بود. زمانی که پدر یا مادر شهیدی را میدید با آنها به گرمی صحبت میکرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواهر شهید «مرتضی شاهمحمدی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۷۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۵
« پسرم با آغاز جنگ تحمیلی دانشگاه را رها کرد و به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. ایشان میتوانست از دانشگاه اعزام شود اما دوست داشت ناشناس در جبههها باشد لذا داوطلبانه از بسیج قزوین عازم جبهه شد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید دانشجو «مجید بناوند» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۷۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۵
«به اعضای خانواده میگفت خوش به سعادت شهدا که به آرزوی شهادت رسیدند. خدایا یعنی میشود من هم به آرزوی خود برسم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید دانشجو «مرتضی شاهمحمدی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۴
برادر شهید «سیدجمال الدین قاسمی» میگوید: شهید به همرزمش گفت قمقمه ات پر از آب هست به بچهها آب بده، من گفتم قمقمه ام خالی است، بعد او گرفت و تکان داد و آب درونش پر بود.
کد خبر: ۵۸۰۶۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۴
گفتگوی تصویر با جانباز شیمیایی «جلال سلطانی»
«جلال سلطانی» می گوید: در حلبچه خانواده ای را دیدم که برای حفظ جان به سنگرها پناه برده بودند اما صدام آنها را سر سفره غذا به شهادت رسانده بود و دیدن این صحنه بدترین خاطره از دوران جنگ بود که از ذهنم پاک نمی شود.
کد خبر: ۵۸۰۵۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۳
خاطرات شفاهی همسران شهدا
شهید «علی گارگر» از رزمندگان دفاع مقدس استان ایلام است که پس از رشادتهای فراوان، آذرماه ۱۳۷۲ در درگیری با ضد انقلاب در اطراف رودخانه میمه دهلران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر شهید میگوید: وظیفه جوانان ماست که شهدا را بشناسند و ادامه دهنده راهشان باشند. آنها هم جوانانی بودند که جان خود را فدای این نظام کردند. فیلم این مصاحبه در ادامه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۰۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۳
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «عبداله جباری»، از شهدای شهرستان مراغه را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۰۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۳
پایگاه خبری نوید شاهد بوشهر جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصاویر شهید «اسدالله بهادری» را منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۰۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۳
پویش ملی کتابخوانی با محوریت یاد یاران
مسابقه کتابخوانی «یادهای یادگار» خاطرات سردار رشید اسلام شهید حاج یادگار امیدی فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) استان ایلام به نقل از همسر، خانواده، دوستان و همرزمان شهید در سطح ملی برگزار میشود.
کد خبر: ۵۸۰۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۱
گفتگو با آزاده و جانباز «اسحق جعفری»
آزاده و جانباز سرافراز «اسحق جعفری» در گفتوگویی بیان کرد: ما به سمت خطوط دوم و سوم در حال حرکت بودیم که یکی از نیروهای خط دوم رسید و گفت بعثیها از منطقه مهران حمله کرده و خط دوم را گرفتهاند. ما محاصره شده بودیم و تا شب با هر چیزی که داشتیم مقاومت کردیم.
کد خبر: ۵۸۰۴۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۳۰
مادر شهید «محمدرضا منشیزاده» نقل میکند: «رفتم سپاه تا خبری از محمدرضا بگیرم. اما نمیگفتند. گفتم: اینها راهشان را خودشان انتخاب کردهاند و اگر هم شهید باشند برای ما افتخار است. خلاصه پس از این حرفها، خبر شهادتش را به من دادند.»
کد خبر: ۵۸۰۳۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۳۰